انتظارسبز




انتظارسبز


موضوعات مطالب
نويسندگان وبلاگ
پخش زنده
امكانات

آمار وبلاگ:

بازدید امروز : 67
بازدید دیروز : 37
بازدید هفته : 67
بازدید کل : 122348
تعداد مطالب : 173
تعداد نظرات : 27
تعداد آنلاین : 2

طراح قالب

Template By: LoxBlog.Com

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش امدید.اميدوارم مطالب وبلاگ مفيد ومورداستفاده شما قرارگيرد.براي فرج آقا امام زمان(عج)صلوات بفرست.
لينك دوستان

آباژور طرح خورشید
یاس برای همه
جملات ناب
شکلات تلخ
استقلالی هاش بیان تو
سمت خدا
بسیجیان حوزه 6
خواندنيهامفيدترين وبلاگ
انتظارفرج
گلچین کلیپ مذهبی
نمکدون(طنزوسرگرمي)

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان انتظارسبز و آدرس www.nikdin.LoxBlog.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» زندگینامه حضرت زهرا (سلام الله علیها)بخش اول

زندگینامه حضرت زهرا (سلام الله علیها)
حضرت فاطمه (عليها السلام) در نزد مسلمانان برترين و والامقام ترين بانوى جهان در تمام قرون و اعصار مى باشد. اين عقيده بر گرفته از مضامين احاديث نبوي است. اين طايفه از احاديث ، اگر چه از لحاظ لفظي داراي تفاوت هستند ، اما داراي مضموني واحد مي باشند. در يكي از اين گفتار ها ( كه البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شيعه و سني است) ، رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) مي فرمايند: "فاطمه سرور زنان جهانيان است". اگر چه بنابر نص آيه شريفه قرآن ، حضرت مريم برگزيده زنان جهانيان معرفي گرديده و در نزد مسلمانان داراي مقامي بلند و عفت و پاكدامني مثال زدني مي باشد و از زنان برتر جهان معرفي گشته است، اما او برگزيده ي زنان عصر خويش بوده است. ولي علو مقام حضرت زهرا (عليها السلام) تنها محدود به عصر حيات آن بزرگوار نمي باشد و در تمامي اعصار جريان دارد . لذا است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه واله وسلم) دركلامي ديگر صراحتاً فاطمه (عليها السلام) را سرور زنان اولين و آخرين ذكر مي نمايند. اما نكته اي ديگر نيز در اين دو حديث نبوي و احاديث مشابه دريافت مي شود و آن اينست که اگر فاطمه (عليها السلام) برترين بانوي جهانيان است و در بين زنان از هر جهت ، كسي داراي مقامي والاتر از او نيست ، پس شناخت سراسر زندگاني و تمامي لحظات حيات او ، از ارزش فوق العاده برخوردار مي باشد. چرا كه آدمي با دقت و تأمل در آن مي تواند به عالي ترين رتبه هاي روحاني نائل گردد. از سوي ديگر با مراجعه به قرآن كريم درمي يابيم كه آيات متعددي در بيان شأن و مقام حضرتش نازل گرديده است كه از آن جمله مي توان به آيه ي تطهير، آيه مباهله ، آيات آغازين سوره دهر، سوره  كوثر ، آيه  اعطاي حق ذي القربي و ... اشاره نمود كه خود تأكيدي بر مقام عميق آن حضرت در نزد خداوند است. اين آيات بال تکيه بر توفيق الهي ، در مقالات ديگر مورد بررسي قرار خواهد گرفت. ما دراين قسمت به طور مختصر و با رعايت اختصار ،  به مطالعه شخصيت و زندگاني آن بزرگوار خواهيم پرداخت.

نام، القاب، كنيه ها:
نام مبارك آن حضرت ، فاطمه (عليها السلام) است و از براي ايشان القاب و صفات متعددي همچون زهرا، صديقه، طاهره، مباركه، بتول، راضيه، مرضيه ، نيز ذكر شده است.
فاطمه ،  در لغت به معني بريده شده و جدا شده مي باشد و علت اين نامگذاري بر طبق احاديث نبوي ، آنست كه: پيـروان فاطمه (عليها السلام)  به سبب او از آتش دوزخ بريده ، جدا شده و بركنارند.
  
زهرا به معناي درخشنده است و از امام ششم ، امام  صادق (عليه السلام)   روايت شده است كه: " چون دخت پيامبر در محرابش مي ايستاد ( مشغول عبادت مي شد) ،  نورش براي اهل آسمان مي درخشيد؛ همانطور كه نور ستارگان براي اهل زمين مي درخشد . "
صدّيقه به معني كسي است كه به جز راستي چيزي از او صادر نمي شود. طاهره به معناي پاك و پاكيزه ، مباركه به معناي باخير و بركت ، بتول به معناي بريده و دور از نا پاكي ، راضيه به معناي راضي به قضا و قدر الهي و مرضيه يعني مورد رضايت الهي.
كنيه هاي فاطمه (عليها السلام ) نيز عبارتند از ام الحسين، ام الحسن، ام الائمه، ام ابيها و...
ام ابيها به معناي مادر پدر مي باشد و رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) دخترش را با اين وصف مي ستود؛ اين امر حكايت از آن دارد كه فاطمه (عليها السلام)  بسان مادري براي رسول خدا بوده است. تاريخ نيز گواه خوبي بر اين معناست ؛ چه هنگامي كه فاطمه در خانه  پدر حضور داشت و پس از وفات خديجه (سلام الله عليها ) غمخوار پدر و مايه پشت گرمي و آرامش رسول خدا بود و در اين راه از هيچ اقدامي مضايقه نمي نمود ، چه در جنگها كه فاطمه بر جراحات پدر مرهم مي گذاشت و چه در تمامي مواقف ديگر حيات رسول خدا .

مادر و پدر:
همانگونه كه مي دانيم ،  نام پدر فاطمه (عليها السلام) محمد بن عبدالله (صلي الله عليه وآله وسلم) است که او رسول گرامي اسلام ، خاتم پيامبران الهي و برترين مخلوق خداوند مي باشد. مادر حضرتش خديجه دختر خويلد ، از زنان بزرگ و شريف  قريش بوده است . او نخستين بانوئي است که به اسلام گرويده است و پس از پذيرش اسلام ،  تمامي ثروت و دارائي خود را در خدمت به اسلام و مسلمانان مصرف نمود . خديجه در دوران جاهليت و دوران پيش از ظهوراسلام نيز به پاكدامني مشهور بود ؛ تا جائي كه از او به طاهره (پاكيزه) ياد مي شد و او را بزرگ زنان قريش مي ناميدند .

ولادت:
فاطمه (عليها السلام) در سال پنجم پس از بعثت و در روز 20 جمادي الثاني در مكه به دنيا آمد. چون به دنيا پانهاد، به قدرت الهي لب به سخن گشود و گفت : " شهادت مي دهم كه جز خدا ، الهي نيست و پدرم رسول خدا و آقاي پيامبران است و شوهرم سرور اوصياء و فرزندانم ( دو فرزندم ) سرور نوادگان مي باشند" .  اكثر مفسران شيعي و عده اي از مفسران بزرگ اهل تسنن نظير فخر رازي ، آيه آغازين سورة كوثر را به فاطمه (عليها السلام) تطبيق نموده اند و او را خير كثير و باعث بقا و گسترش نسل و ذريه پيامبر اکرم ذكر نموده اند. شايان ذکر است که آيه انتهايي اين سوره نيز قرينه خوبي براين مدعاست كه در آن خداوند به پيامبر خطاب مي كند و مي فرمايد همانا دشمن تو ابتر و بدون نسل است.

مكارم اخلاق :
سراسر زندگاني صديقه طاهره (عليها السلام) ، مملو از مكارم اخلاق و رفتارهاي نمونه و انساني است. ما در اين مجال جهت رعايت اختصار تنها به ه مورد اشاره مي نمائيم. اما دوباره تأكيد مي كنيم كه اين موارد، تنها  بخش كوچكى از مكارم اخلاقي آن حضرت است.

1
ـ از جابربن عبدالله انصاري ، صحابي پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) منقول است كه: مردي از اعراب مهاجر كه فردي فقير مستمند بود ،  پس از نماز عصر از رسول اکرم  (صلي الله عليه وآله وسلم) طلب كمك و مساعدت نمود. حضرت فرمود که من چيزي ندارم . سپس او را به خانه فاطمه (سلام الله عليها ) که در کنار مسجد و در نزديکي خانه رسول خدا قرار داشت ، راهنمائي نمودند . آن شخص به همراه بلال (صحابي و مؤذن رسول خدا ) به در خانه حضرت فاطمه (عليها السلام) آمد و بر اهل بيت رسول خدا سلام گفت و سپس عرض حال نمود. حضرت فاطمه (عليها السلام) با وجود اينكه سه روز بود خود و پدر و همسرش در نهايت گرسنگي به سر مي بردند، چون از حال فقير آگاه شد، گردن بندي را كه فرزند حمزه دختر عموي حضرت به  ايشان هديه داده بود ، ودر نزد آن بزرگوار يادگاري ارزشمند  محسوب مي شد ، از گردن باز نمود و به اعرابي فرمود: اين را بگير و بفروش ؛ اميد است كه خداوند بهتر از آن را نصيب تو نمايد. اعرابي گردن بند را گرفت و به نزد پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) بازگشت و شرح حال را گفت . رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) از شنيدن ماجرا ، متأثر گشت و اشک از چشمان مبارکش فرو ريخت  و به حال اعرابي دعا فرمود. عمار ياسر (از اصحاب پيامبر) برخاست و اجازه گرفت و در برابر اعطاي غذا ، لباس ، مركب و هزينه سفر به اعرابي ، آن گردن بند را از او خريداري نمود . پيامبر اسلام (صلي الله عليه وآله وسلم) از اعرابي پرسيد : آيا راضي شدي؟  او در مقابل ، اظهار شرمندگي و تشكر نمود. عمار گردن بند را در پارچه اي يماني پيچيده و آنرا معطر نمود و به همراه غلامش به پيامبر هديه داد. غلام به نزد پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) آمد و جريان را باز گفت. حضرت رسول (صلي الله عليه وآله وسلم) غلام و گردن بند را به فاطمه (عليها السلام) بخشيد. غلام به خانه ي صديقه  اطهر آمد. زهرا (عليها السلام) ، گردن بند را گرفت و غلام را در راه خدا آزاد نمود.
گويند غلام در اين هنگام تبسم نمود. هنگامي كه علت را جويا شدند ، گفت: چه گردن بند با بركتي بود ، گرسنه اي را سير كرد و برهنه اي را پوشانيد،  پياده اي را صاحب مركب و فقيري را بي نياز كرد و غلامي را آزاد نمود و  سرانجام به نزد صاحب خويش بازگشت.

2
ـ رسول خدا (صلي الله عليه واله وسلم) در شب زفاف پيراهن نويي را براي دختر خويش تهيه نمود. فاطمه (عليها السلام) پيراهن وصله داري نيز داشت. سائلي بر در خانه حاضر شد و گفت: من از خاندان نبوت پيراهن كهنه مي خواهم. حضرت زهرا(عليها السلام) خواست پيراهن وصله دار را مطابق خواست سائل به او بدهد كه به ياد آيه  شريفه  " هرگز به نپکي دست نمي يابيد مگر آنكه از آنچه دوست داريد انفاق نمائيد" ، افتاد . در اين هنگام فاطمه (عليها السلام) پيراهن نو را در راه خدا انفاق نمود.
3-
امام حسن مجتبي در ضمن بياني ،عبادت فاطمه (عليها سلام ) ، توجه او به مردم و مقدم داشتن آنان بر خويشتن ، در عالي ترين ساعات راز و نياز با پروردگار را اين گونه توصيف مي نمايند : " مادرم فاطمه را ديدم که در شب جمعه اي در محراب عبادت خويش ايستاده بود و تا صبحگاهان ، پيوسته به رکوع و سجود مي پرداخت . و شنيدم که بر مردان و زنان مؤمن دعا مي کرد ،  آنان را نام مي برد و بسيار برايشان دعا مي نمود اما براي خويشتن هيچ دعائي نکرد . پس به او گفتم : اي مادر ، چرا براي خويش همانگونه که براي غير ، دعا مي نمودي ، دعا نکردي ؟ فاطمه (عليها سلام ) گفت : پسرم ! اول همسايه و سپس خانه ".

ازدواج و فرزندان آن حضرت :
صديقه كبري خواستگاران فراواني داشت. نقل است كه عده اي از نامداران صحابه ازاو خواستگاري كردند .  رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) به آنها فرمود که اختيار فاطمه در دست خداست. بنا بر آنچه که انس بن مالك نقل نموده است ، عده اي ديگر از ميان نامداران مهاجرين ، براي خواستگاري فاطمه (عليها السلام) به نزد پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) رفتند و گفتند حاضريم براي اين وصلت ، مهر سنگيني را تقبل نمائيم . رسول خدا همچنان مسأله را به نظر خداوند موکول مي نمود تا سرانجام  جبرئيل بر پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) نازل شد و گفت: " اي محمد ! خدا بر تو سلام مي رساند و مي فرمايد فاطمه را به عقد علي در آور ، خداوند علي براي فاطمه و فاطمه را براي علي پسنديده است ". امام علي (عليه السلام) نيز از خواستگاران فاطمه (عليها السلام) بود و حضرت رسول بنا بر آنچه که ذکر گرديد ، به امر الهي با اين وصلت موافقت نمود. در روايات متعددي نقل گشته است  كه پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) فرمود: اگر علي نبود ، فاطمه همتايي نداشت . بدين ترتيب بود که مقدمات زفاف فراهم شد . حضرت فاطمه (عليها السلام) با مهري اندك (بر خلاف رسوم جاهلي كه مهر بزرگان بسيار بود) به خانه  امام علي (عليه السلام) قدم گذارد . (3) ثمره  اين ازدواج مبارک ، 5 فرزند به نامهاي حسن ، حسين ، زينب ، ام كلثوم و محسن (كه در جريان وقايع پس از پيامبر (صلي الله عليه واله وسلم) سقط شد) ، بود .  امام حسن و امام حسين (عليهما السلام) از امامان 12 گانه مي باشند كه در دامان چنين مادري تربيت يافته اند و 9 امام ديگر (بغير از امام علي(عليه السلام) و امام حسن(عليه السلام)) از ذريه امام حسين (عليه السلام) مي باشند و بدين ترتيب و از طريق فاطمه (عليها السلام) به رسول خدا (صلي الله عليه واله وسلم) منتسب مي گردند و از ذريه ايشان به شمار مي روند. (4) و به خاطر منسوب بودن ائمه طاهرين (بغير از امير مؤمنان(عليه السلام)) به آن حضرت ، فاطمه (عليها السلام) را  " ام الائمه " ( مادر امامان ) گويند.
زينب (سلام الله عليها) كه بزرگترين دختر فاطمه (عليها السلام) به شمار مي آيد ، بانويي عابد و پاكدامن و عالم بود. او پس از واقعه  عاشورا ، و در امتداد حركت امام حسين (عليه السلام) ، آن چنان قيام حسيني را نيكو تبيين نمود ، که پايه هاي حكومت فاسق اموي به لرزه افتاد و صداي اعتراض مردم نسبت به ظلم و جور يزيد بارها و بارها بلند شد. تا جايي كه حركتهاي گسترده اي بر ضد ظلم و ستم او سازمان گرفت . آنچه از جاي جاي تاريخ درباره  عبادت زينب کبري (عليها السلام )  بدست مي آيد ، آنست كه حتي در سخت ترين شرايط و طاقت فرسا ترين لحظات نيز راز و نياز خويش با پروردگار خود را ترك ننمود و اين عبادت و راز و نياز او نيز ريشه در شناخت و معرفت او نسبت به ذات مقدس ربوبي داشت.
ام كلثوم نيز كه در دامان چنين مادري پرورش يافته بود ، بانويي جليل القدر و خردمند و سخنور بود كه او نيز پس از عاشورا به همراه زينب (سلام الله عليها) حضور داشت و نقشي عمده در آگاهي دادن به مردم ايفا نمود.

فاطمه (عليها السلام) در خانه:
فاطمه (عليها السلام) با آن همه فضيلت ، همسري نيكو براي امير مؤمنان بود. تا جايي كه روايت شده هنگامي كه علي (عليه السلام) به فاطمه (عليها السلام) مي نگريست ، غم واندوهش زدوده مي شد. فاطمه (عليها السلام) هيچگاه حتي اموري را كه مي پنداشت امام علي (عليه السلام) قادر به تدارك آنها نيست ، از او طلب نمي نمود. اگر بخواهيم هر چه بهتر رابطه زناشويي آن دو نور آسمان فضيلت را بررسي نمائيم ، نيكوست از امام علي (عليه السلام) بشنويم ؛ چه آن هنگام كه در ذيل خطبه اي به فاطمه (عليها السلام) با عنوان بهترين بانوي جهانيان مباهات مي نمايد و او را از افتخارات خويش بر مي شمرد و يا آن هنگام که مي فرمايد: " بخدا سوگند كه او را به خشم در نياورم و تا هنگامي كه زنده بود ، او را وادار به كاري كه خوشش نيايد ننمودم ؛ او نيز مرا به خشم نياورد و نا فرماني هم ننمود ".

مقام حضرت زهرا (عليها السلام) و جايگاه علمى ايشان:
فاطمه زهرا (عليها السلام) در نزد شيعيان اگر چه امام نيست ، اما مقام و منزلت او در نزد خداوند و در بين مسلمانان به خصوص شيعيان ،  نه تنها كمتر از ساير ائمه نيست ، بلكه آن حضرت همتاي امير المؤمنين و داراي منزلتي عظيم تر از ساير ائمه طاهرين (عليهم السلام ) مي باشد .  
اگر بخواهيم مقام علمي فاطمه (عليها السلام) را درك كنيم و به گوشه اي از آن پي ببريم ، شايسته است به گفتار او در خطبه  فدکيه بنگريم ؛ چه آنجا كه استوار ترين جملات را در توحيد ذات اقدس ربوبي بر زبان جاري مي كند ،  يا آن هنگام كه معرفت و بينش خود را نسبت به رسول اكرم آشكار مي سازد و يا در مجالي كه در آن خطبه ، امامت را شرح مختصري مي دهد. جاي جاي اين خطبه و احتجاجات اين بانوي بزرگوار به قرآن كريم و بيان علت تشريع احكام ، خود سندي محكم بر اقيانوس بي كران علم اوست كه متصل به مجراي وحي است.( قسمتي از اين خطبه در فراز آخر مقاله خواهد آمد) . از ديگر شواهدي كه به آن وسيله مي توان گوشه اي از علو مقام فاطمه (عليها السلام) را درك نمود ، مراجعه زنان و يا حتي مردان مدينه در مسائل ديني و اعتقادي به آن بزرگوار مي باشد كه در فرازهاي گوناگون تاريخ نقل شده است. همچنين استدلالهاي عميق فقهي فاطمه ( عليها سلام ) در جريان فدک (که مقداري از آن در ادامه ذکر خواهد گرديد ) ، به روشني بر احاطه فاطمه  ( عليها سلام ) بر سراسر قرآن کريم و شرايع اسلامي دلالت مي نمايد .

مقام عصمت:
در بيان عصمت فاطمه (عليها السلام) و مصونيت او نه تنها از گناه و لغزش  بلكه از سهو و خطا ، استدلال به آيه تطهير ما را بي نياز مي كند. ما در اين قسمت جهت جلوگيري از طولاني شدن بحث ، تنها اشاره مي نمائيم كه عصمت فاطمه (عليها السلام) از لحاظ كيفيت و ادله اثبات همانند عصمت ساير ائمه و پيامبر است كه در قسمت مربوطه در سايت بحث خواهد شد .

بيان عظمت فاطمه از زبان پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) :
رسول اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) ، بارها و بارها فاطمه (عليها السلام) را ستود و از او تجليل نمود . در مواقع بسياري مي فرمود: " پدرش به فدايش باد " و گاه خم مي شد و دست او را مي بوسيد. به هنگام سفر از آخرين كسي كه خداحافظي مي نمود ، فاطمه (عليها السلام) بود و به هنگام بازگشت به اولين محلي كه وارد مي شد ، خانه  او بود.

عامه  محدثين و مسلمانان از هر مذهب و با هر عقيده اي ،اين كلام را نقل نموده اند كه حضرت رسول مي فرمود: " فاطمه پاره  تن من است هر كس او را بيازارد مرا آزرده است " . از طرفي ديگر ، قرآن كريم پيامبر (صلي الله عليه واله وسلم) را از هر سخني كه منشأ آن هواي نفساني باشد ،  بدور دانسته و صراحتاً بيان مي دارد كه هر چه پيامبر مي فرمايد ،  سخن وحي ست. پس مي توان دريافت كه اين همه تجليل و ستايش از فاطمه (عليها السلام) ، علتي ماوراي روابط عاطفي مابين پدر و فرزند دارد. پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) نيز خود به اين مطلب اشاره مي فرمود. گاه در جواب خرده گيران ، لب به سخن مي گشود كه خداوند مرا به اين كار امر نموده و يا مي فرمود : " من بوي بهشت را از او استشمام مي كنم ".

اما اگر از زواياي ديگر به بحث بنگريم و حديث نبوي را در كنار آيات شريفه قرآن کريم قرار دهيم ، مشاهده مي نمائيم  قرآن كريم عقوبت كساني كه رسول خدا (صلي الله عليه واله وسلم) را اذيت نمايند، عذابي دردناك ذكر مي كند. و يا مي فرمايد كساني كه خدا و رسول را اذيت نمايند ، خدا آنان را در دنيا از رحمت خويش دور مي دارد و براي آنان عذابي خوار كننده آماده مي نمايد. پس به نيکي مشخص مي شود که رضا و خشنودي فاطمه (عليها السلام)، رضا و خشنودي خداوند است و غضب او نيز باعث غضب خداست. به بياني دقيق تر ، او مظهر رضا و غضب الهي است. چرا كه نمي توان فرض نمود ، شخصي عملي را انجام دهد و بدان وسيله فاطمه (عليها السلام) را بيازارد و موجب آزردگي پيامبر (صلي الله عليه واله وسلم) گردد و بدين سبب مستوجب عقوبت الهي شود ، اما خداوند از آن شخص راضي و به عمل او خشنود باشد و در عين رضايت ، او را مورد عقوبتي سنگين قرار دهد.

نكته اي ديگر كه از قرار دادن اين حديث در كنار آيات قرآن کريم  بدست مي آيد ، آنست كه رضاي فاطمه (عليها السلام) ، تنها در مسير حق بدست مي آيد و غضب او فقط در انحراف از حق و عدول از اوامر الهي حاصل مي شود و در اين امر حتي ذره اي تمايلات نفساني و يا انگيزه هاي احساسي مؤثر نيست. چرا كه از مقام عدل الهي، بدور است شخصي را به خاطر غضب ديگري كه برخواسته از تمايل نفساني و يا عوامل احساسي مؤثر بر اراده اوست ، عقوبت نمايد.

فاطمه (عليها السلام) پس از پيامبر:
با وفات پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) ، فاطمه (عليها السلام) غرق در سوگ و ماتم شد. از يك طرف نه تنها پدر او بلكه آخرين فرستاده  خداوند و ممتازترين مخلوق او، از ميان بندگان به سوي خداوند ، بار سفر بسته بود. هم او كه در وجود خويش برترين مكارم اخلاقي را جمع نموده و با وصف صاحب خلق عظيم ، توسط خداوند ستوده شده بود. هم او كه با وفاتش باب وحي تشريعي بسته شد ؛ از طرفي ديگر حق وصي او غصب گشته بود. و بدين ترتيب دين از مجراي صحيح خود، در حال انحراف بود. فاطمه (عليها السلام) هيچگاه غم و اندوه خويش را در اين زمينه كتمان نمي نمود. گاه بر مزار پيامبر (صلي الله عليه واله وسلم) حاضر مي شد و به سوگواري مي پرداخت و گاه تربت شهيدان احد و مزار حمزه عموي پيامبر  را برمي گزيد و درد دل خويش را در آنجا بازگو مي نمود. حتي آن هنگام كه زنان مدينه علت غم و اندوه او را جويا شدند ، در جواب آنان صراحتاً اعلام نمود كه محزون فقدان رسول خدا و مغموم غصب حق وصي اوست.

هنوز چيزي از وفات رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) نگذشته بود كه سفارش رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) و ابلاغ فرمان الهي توسط ايشان در روز غدير ، مبني بر نصب امام علي (عليه السلام) به عنوان حاكم و ولي مسلمين پس از پيامبر (صلي الله عليه واله وسلم) ، توسط عده اي ناديده گرفته شد و آنان در محلي به نام سقيفه جمع گشتند و از ميان خود فردي را به عنوان حاكم برگزيدند و شروع به جمع آوري بيعت از سايرين براي او نمودند . به همين منظور بود كه عده اي از مسلمانان به نشانه  اعتراض به غصب حكومت و ناديده گرفتن فرمان الهي در نصب امام علي ( عليه السلام ) به عنوان ولي و حاكم اسلامي پس از پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) در خانه  فاطمه (عليها السلام) جمع گشتند. هنگامي كه ابوبكر  - منتخب سقيفه - ، كه تنها توسط حاضرين در سقيفه انتخاب شده بود ، از اجتماع آنان و عدم بيعت با وي مطلع شد ؛ عمر را روانه خانه فاطمه (عليها السلام) نمود تا امام علي (عليه السلام) و سايرين را به زور براي بيعت در مسجد حاضر نمايد. عمر نيز با عده اي به همراه پاره آتش ، روانه خانه فاطمه (عليها السلام) شد. هنگامي كه بر در خانه حاضر شد ، فاطمه (عليها السلام) به پشت در آمد و علت حضور آنان را جويا شد . عمر علت را حاضر نمودن امام علي (عليه السلام) و ديگران در مسجد براي بيعت با ابوبكر عنوان نمود. فاطمه (عليها السلام) آنان را از اين امر منع نمود وآنان را مورد توبيخ قرار داد. در نتيجه عده اي از همراهيان او متفرق گشتند. اما در اين هنگام او كه از عدم خروج متعرضين آگاهي يافت ، تهديد نمود در صورتي كه امام علي (عليه السلام) و سايرين براي بيعت از خانه خارج نشوند ، خانه را با اهلش به آتش خواهد كشيد. و اين در حالي بود كه مي دانست  حضرت فاطمه (عليها السلام) در خانه حضور دارد. در اين موقع عده اي از متعرضين از خانه خارج شدند كه مورد برخورد شديد عمر قرار گرفتند و شمشير برخي از آنان نيز توسط او شكسته شد. اما همچنان امير مومنان ، فاطمه و كودكان آنان در خانه حضور داشتند. بدين ترتيب عمر دستور داد تا هيزم حاضر كنند و به وسيله پاره آتشي كه با خود همراه داشت و هيزمها گرد آوري شده ، درب خانه را به آتش كشيدند و به زور وارد خانه شدند و به همراه عده اي از همراهانش خانه را مورد تفتيش قرار داده و امام علي را به زور و با اكراه به سمت مسجد كشان كشان بردند. در حين اين عمل، فاطمه (عليها السلام) بسيار صدمه ديد و لطمات فراواني را تحمل نمود اما باز از پا ننشست و بنا بر احساس وظيفه و تكليف الهي خويش در دفاع از ولي زمان و امام خود به مسجد آمد. عمر و ابوبكر و همراهان آنان را در مسجد رسول خدا مورد خطاب قرار داد و آنان را از غضب الهي و نزول عذاب بر حذر داشت. اما آنان اعمال خويش راادامه دادند.

فاطمه (عليها السلام )  و فدک :

ازديگر ستمهايي كه پس ازارتحال پيامبر در حق فاطمه (عليها السلام) روا داشته شد، مسأله فدك بود. فدك قريه اي است كه تا مدينه حدود 165 كيلومتر فاصله دارد و داراي چشمه جوشان و نخلهاي فراوان خرماست و خطه اي حاصلخيز مي باشد. اين قريه متعلق به يهوديان بود و آن را بدون هيچ جنگي به پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) بخشيدند  ؛ لذا مشمول اصطلاح انفال مي گردد و بر طبق صريح قرآن ، تنها اختصاص به خداوند و پيامبر اسلام دارد. پس از اين جريان و با نزول آيه « و ات ذا القربي حقه » ، پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) بر طبق دستور الهي آن را به فاطمه (عليها السلام) بخشيد. فاطمه (عليها السلام) و امير مومنان (عليه السلام) در فدك عاملاني داشتند كه در آباداني آن مي كوشيدند و پس از برداشت محصول ، درآمد آن را براي فاطمه (عليها السلام) مي فرستادند. فاطمه (عليها السلام) نيز ابتدا حقوق عاملان خويش را مي پرداخت و سپس مابقي را در ميان فقرا تقسيم مي نمود ؛ و اين در حالي بود كه وضع معيشت آن حضرت و امام علي (عليه السلام) در ساده ترين وضع به سر مي برد. گاه آنان قوت روز خويش را هم در راه خدا انفاق مي نمودند و در نتيجه گرسنه سر به بالين مي نهادند. اما در عين حال فقرا را بر خويش مقدم مي داشتند و در اين عمل خويش ، تنها خدا را منظور نظر قرار مي دادند . ( چنانچه در آيات آغازين سوره دهر آمده است). پس از رحلت رسول خدا (صلي الله عليه وآله وسلم) ، ابابكر با منتسب نمودن حديثي به پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) با اين مضمون كه ما انبيا از خويش ارثي باقي نمي گذاريم ، ادعا نمود آنچه از پيامبر اکرم (صلي الله عليه وآله وسلم) باقي مانده ، متعلق به تمامي مسلمين است.

فاطمه در مقام دفاع از حق مسلم خويش دو گونه عمل نمود. ابتدا افرادي را به عنوان شاهد معرفي نمود كه گواهي دهند پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) در زمان حيات خويش فدك را به او بخشيده است و در نتيجه فدك چيزي نبوده كه به صورت ارث به او رسيده باشد. در مرحله بعد حضرت خطبه اي را در مسجد پيامبر (صلي الله عليه وآله وسلم) ايراد نمود كه همانگونه كه قبلاً نيز ذكر شد ، حاوي مطالب عميق در توحيد و رسالت و امامت است. در اين خطبه كه در نهايت فصاحت و بلاغت ايراد گرديده است ، بطلان ادعاي ابا بكر را ثابت نمود. فاطمه به ابو بكر خطاب نمود كه چگونه خلاف كتاب  خدا سخن مي گويي؟! سپس حضرت به شواهدي از آيات قرآن اشاره نمود كه در آنها سليمان ، وارث داود ذكر گرديده و يا زكريا از خداوند تقاضاي فرزندي را مي نمايد كه وارث او و وارث آل يعقوب باشد. از استدلال فاطمه (عليها السلام) به نيكي اثبات مي گردد بر فرض كه فدك در زمان حيات پيامبر به فاطمه (عليها السلام) بخشيده نشده باشد ، پس از پيامبر به او به ارث مي رسد و در اين صورت باز هم مالك آن فاطمه است و ادعاي اينكه پيامبران از خويش ارث باقي نمي گذارند ، ادعايي است خلاف حقيقت ، و نسبت دادن اين كلام به پيامبر اكرم (صلي الله عليه وآله وسلم) امري است دروغ ؛ چرا كه محال است آن حضرت بر خلاف كلام الهي سخن بگويد و خداوند نيز بارها در قرآن كريم اين امر را تائيد نموده و بر آن تاكيد كرده است. اما با تمام اين وجود ، همچنان غصب فدك ادامه يافت وبه مالك حقيقي اش باز گردانده نشد.

بايد توجه داشت صحت ادعاي فاطمه (عليها السلام) چنان واضح و روشن بود و استدلالهاي او آنچنان متين و استوار بيان گرديد كه ديگربراي كسي جاي شك باقي نمي ماند و بسياري از منكرين در درون خود به وضوح آنرا پذيرفته بودند. دليل اين معنا است كه عمر خليفه دوم هنگامي كه فتوحات اسلامي گسترش يافت و نياز دستگاه خلافت به در آمد حاصل از آن بر طرف گرديد، فدك را به امير مؤمنان (عليه السلام) و اولاد فاطمه (عليها السلام) باز گرداند. اما بار ديگر در زمان عثمان فدك غصب گرديد.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






» عناوين آخرين مطالب
اس ام اس تبریک ولادت امام زمان (عج) و نیمه شعبان
تصاویر ولادت امام زمان (عج) و نیمه شعبان
دانلودمولودي عيد مبعث
اعمال شب و روز عید مبعث
اس ام اس عيد مبعث پيامبر اکرم(ص)
پوستر و تصاوير عيد مبعث
پوستر شهادت امام موسي کاظم(ع)
گلچيني از احاديث امام موسي كاظم(ع)
دانلود رساله ۱۲ مرجع اندروید و جاوا
مداحی های فاطمیه سال 90حاج محمود کریمی
دانلود مداحی مخصوص ایام فاطمیه
مولودي خواني ميلاد پيامبر(ص) و امام صادق(ع)
تصاوير و والپيپر ميلاد حضرت محمد(ص) و امام جعفرصادق(ع)
اس ام اس و پيامک میلاد پیامبر اکرم(ص) و امام صادق (ع)
دانلود سرودها دوران انقلاب
دانلود متن و آهنگ تيتراژ پاياني اخراجيهاي3
مداحي شهادت امام رضا(ع)
چهل سخن ناب از امام رضا(ع)
اسراروفلسفه اربعين امام حسين(ع)
از مدينه تا کربلا همراه با سيدالشهداء امام حسين عليه السلام
آيات و احاديث اثبات ولايت حضرت علي(ع)
امام علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله(2)
امام علی علیه السلام بعد از پیامبر صلی الله علیه و آله(1)
روزهاي قبل و بعد از رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله
دانستنى هایى از ماه صفر
سقیفه به نقل از عمر ، در روایتی از صحیح بخاری
تنفر پیامبر اکرم صلی الله علیه و اله از عایشه و حفصه
تصاويري از جنايات غرب متمدن و مدعي حقوق بشر در عراق+عکس
گریه کن سرباز! + عکس
پیشگویی حضرت محمد(ص) از به وجود آمدن وهابیون
نرم افزار رايگان و جامع دجال شناسي
دجّال به روایت امام علی(علیه السلام)
احوال اموات لحظاتی پس از مرگ چگونه است؟
دیدگاه اهل سنت راجع به کربلا و عاشورا چگونه است؟
تاسوعاي حسيني و مراسم چهل منبر در لرستان
مراسم ويژه روز عاشورا در لرستان و خرم آباد
روزشمار دهه محرم-ازلحظه ورود اما به کربلا تا پايان روزعاشورا
متن وترجمه دعاي زیارت عاشورا
اشعارمحرم (اشعاري محتشم کاشاني)
دانلودمداحي لري-خرم آبادي
گلچین مداحی آذری محرم
گلچین مداحی های محرم
اعمال ماه محرم و عاشورا
عاقبت قاتلان امام حسین علیه السلام و شهداي کربلا
شهدای کربلا چه کسانی و چند نفر بودند؟
پوستر و والپيپر ويژه ماه محرم
مداحي قديمي-قبل انقلاب
دانلودمداحي فارسي و فارسي-عربي نزارقطري
دعای سریع الاجابه از آیت الله قاضی
دانلود نرم افزار تعبیر خواب برای موبایل و کامپیوتر